شهادت امام جواد علیهالسلام
شاعر : محمد جواد شیرازی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : مربع ترکیب
مـرغ بیبـال و پـر غـمـکـدۀ بـغـدادیم روضه و غصه و دردیم، غم و فریادیم
قـطـره اشکـیم که با آه رضا افـتـادیـم سالها با جگـر پـاره چنین سر دادیم:
مــا عــزادار دل خــون جــوادیـم هــمـه
با دل خـون شده مجـنـون جـوادیم هـمـه
عرش را غربت او یکسره غمناک کند رخت مشکـی به تن پهـنـۀ افلاک کند
گریه بر روضۀ او صاحب لولاک کند خواهری نیست که خون از لب او پاک کند
اینکه پیچیده به خود تشنه و دور از وطن است
خاک عالم به سرم گل پسر بوالحسن است
مثل یک شمع کف حجره چکیدن سخت است وسط خانۀ خود زهر چشیدن سخت است
از سوی همسر خود طعنه شنیدن سخت است پر خود را به روی خاک کشیدن سخت است
نیست یک مرد، کمی یاری مظلـوم دهد
قـطرهای آب به این تـشـنـۀ مغـموم دهـد
پسر شاه خـراسان جـگـرش میسوزد از غم زهر جـفـا چشم ترش میسوزد
دست و پا میزند و بال و پرش میسوزد وسط حجره، تن شعله ورش میسوزد
باورم نیست که اینها به کمک برخیزند
آب را پـیـش نگاهش به زمین میریزند
شاه عالم به زمین خورده و بیحال شده پیـکـرش در ته گـودال لـگـدمـال شده
بر سر پیرهنش صحبت و جنجال شده شـمر با خـنجر خود وارد گودال شده
داشت با خنجر خود ضربه به آقا میزد
نـاگـهــان صـوت فـراگـیـر " بُــنَـیَّ" آمـد
|